حضرت حكومت واحد جهاني را چگونه ايجاد ميكند؟ آيا به واسطه معجزه تحقق ميپذيرد؟
آيا خداوند متعال كاري ميكند كه همه جهان يكباره دگرگون شود يا اينكه از طريق معجزه نيست؟
از راههاي معمول و متعارف است. از روايات استفاده ميشود كه موفقيت حضرت در تأسيس حكومت به وسيله جنگ و خونريزي و جهاد است كه حضرت به وسيله آن پيروز ميشود.
[ در اين مورد ] چند روايت مخوانیم:
روايت اول
شباهت امام زمان (عج) به پيامبر (ص)
امام محمد باقرعليه السلام ميفرمايند: «و اما شبهه من جدّه المصطفيصلي الله عليه وآله…(4)» شباهت حضرت مهدي(عج) به جدش پيامبر اسلامصلي الله عليه وآله در اين است كه «…فخروجه بالسيف…(5)» قيامش و نهضتش با شمشير است.
البته اين خود مسألهاي است كه شمشير همان شمشير سابق است يا نه؛ چون در زمان صدور اين روايت وسيله جنگ شمشير بوده، حضرت فرموده شمشير. حالا در هر زمان با هر سلاحي كه در آن زمان است؛ اما به هر حال با سلاح است. «و اما شبهه من جده المصطفيصلي الله عليه وآله فخروجه بالسيف و قتله اعداءاللَّه و اعداء رسولهصلي الله عليه وآله و الجبارين و الطواغيت و انه ينصر بالسيف و الرعب(6)» حضرت پيروز ميشود به واسطه شمشير و رعبي كه در دل دشمنان ميافتد كه اين يك امتيازي است. وقتي كه جنگ، يك جنگ واقعاً موفقي باشد، طرف مقابل در درونش ترس ميافتد. در ابتداي امر شايد اينطور نباشد؛ ولي وقتي كه استقامت و موفقيت با هم باشد، طرف ديگر مرعوب ميشود. «انه ينصر بالسيف و الرعب»؛ ترس در دل دشمنان ميافتد و خودشان را تسليم ميكنند. اما مرحله اولش با جنگ است «…و انه لا ترد له راية(7)…»؛ پرچمهايي كه حضرتعليه السلام به اين طرف و آن طرف ميفرستد، هيچ كدامشان با شكست روبرو نميشوند.
اين جور نيست كه بعضيها شكست بخورند، همه موفق ميشوند. اين روايتي است كه وسيله پيروزي را ذكر ميكند.
روايت دوم
چگونگي شكلگيري حكومت امام مهدي (عج)
سؤال و جواب
بشير النبّال ميگويد: «قلت لابي جعفرعليه السلام: انهم يقولون ان المهدي لو قام استقامت له الامور عفواً و لا يهريق محجمة دم… .(8)»؛
جواب امام (ع)
اگر قرار بود به وسيله كارسازي و معجزه اوضاع برايش درست ميشد، براي پيغمبرصلي الله عليه وآله ميشد و در زمان پيغمبرصلي الله عليه وآله انجام ميگرفت. در حالي كه پيغمبرصلي الله عليه وآله خودش در جنگ دندانش شكست، پيشانياش خون آلود شد، در جنگهاي مختلف شركت كرد و خودش وارد ميدان ميشد. پس معلوم است پيروزي بايد به وسيله جنگ باشد. اين جور نيست كه بگوييم براي پيغمبر اسلامصلي الله عليه وآله امكان داشت به وسيله معجزه اين كار محقق شود؛ اما تحقق پيدا نكرد و آن را گذاشتند براي حضرت مهدي(عج). موفقيت و پيروزي با جنگ و خونريزي است. «…كلاً والذي نفسي بيده(9)…» بعد فرمود: «…حتي نمسح نحن و انتم العرق و العلق(10)…»؛ نه اين جور نميشود مگر اينكه ما و شما در ميدان جنگ، جنگ كنيم و خوني ريخته شود و عرقي بريزيم در راه جهاد «…ثم مسح جبهته(11)…»؛ سپس حضرت (ع) دستي به پيشاني خود كشيد و فرمود بايد عرقها جاري شود.
از اين قبيل روايتها استفاده ميشود كه قيام حضرت يك قيام طبيعي و عادي است همراه جنگ و خونريزي و امثال اينها. چنان نيست كه خود به خود درست شود. وقتي اينطور شد، ما بايد وضع موجود را ارزيابي كنيم. ما انتظار داريم جهان يك روزي در اختيار حضرت مهدي(عج) باشد و در اختيار اسلام باشد و حضرت اين را به وسيله جنگ انجام ميدهد.
سئوالها
يك مقداري هم دقت داشته باشيم در وضع موجود و زمان حاضر: سلاحهاي موجود، مجهز بودن كشورها به اسلحههاي مختلف اتمي و غير اتمي. آينده هم نميدانيم به كجا ميرسد. اين وضع موجود را بايد ارزيابي كنيم. بايد حساب شود حالا با اين وضع ما چه كار كنيم؟ ما چه وظيفهاي داريم؟ آيا وظيفه شيعيان در برابر چنان آرمان مهمي اين است كه تنها براي حضرت و ظهورش دعا كنند و جشن و چراغاني داشته باشند. البته اينها اشكال ندارد بايد اين كارها را بكنيم؛ اما آيا وظيفه منحصر به اينها است؟ آيا نبايد جهان براي ظهور حضرت آمادگي پيدا كند تا حضرت مهدي(عج) ظهور فرمايد. اين آمادگي را چه كسي بايد به وجود آورد؟
آيا شيعيان در اين قسمت مسؤوليت ندارند؟ آيا آنها نيستند كه چنين حكومتي را انتظار دارند، پس بايد زمينهاش را فراهم كنند.. اين آمادگي خود به خود به وجود نميآيد، ما بايد آن را به وجود بياوريم. البته شايد در طول زمان يك مقداري از آن به وجود بيايد؛ ولي آن كساني كه منتظر چنين حكومتي هستند، بايد زمينه آن را فراهم كنند.
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید
بدون دیدگاه