روزی پسرم مایکل که در آن زمان پنج ساله بود با صورتی شاد از مدرسه ی مونتسوری به خانه آمد. از او پرسیدم،<< امروز مدرسه چه طور بود؟ >> به من لبخند زد و جواب داد،<< معلمم گفت که واقعا  به من افتخار می کند. >>گویی برایش خیلی مهم بود، دوباره تکرار کرد، << او واقعا به من افتخار می کند. >>

فورا متوجه شدم که معلم متوجه چیزی که مایکل را تحت تاثیر قرار می دهد شده و من نیز باید همان را دنبال کنم. از آن روز به بعد، هر وقت بچه هایم کار با ارزشی انجام دهند به آنها می گفتم:<< واقعا به شما افتخار می کنم. >> هر بار که این عبارت را می گفتم، متوجه می شدم که چقدر عزت نفس و احساس ارزش شخصیتی آن ها بالا می رود.

به عنوان یک سخنران حرفه ای پرکار،هر سال هزاران نفر را ملاقات می کنم. هر گاه کسی به من بگوید کاری انجام داده است، به او جمله ای مانند این می گویم،<< باید خیلی به آن افتخار کنی.

برگرفته از کتاب قدرت جاذبه نوشته ی برایان تریسی


بدون دیدگاه

هنوز دیدگاهی وجود ندارد.

فید دیدگاه‎ها بازتاب‎ها

دیدگاهتان را بنویسید