فکرش را بکنید اگر قرار بود هر کدام از حرفهای ما دربارهی هر موضوعی که بود و متناسب با نوع آن حرف، رنگ و بوی مخصوصی داشت به نظر میرسید زندگی کردن خیلی مشکل میشد.
مثلاً اگر داشتیم غیبت میکردیم در یک طیف مخصوصی رنگ قرمز مشاهده میشد و یا اگر داشتیم دروغ میگفتیم رنگ زرد و اگر خدای ناکرده تهمت میزدیم رنگ سیاه مشاهده میشد.
اگر اینطوری بود به نظر شما چقدر مواظب حرفهامون بودیم. چقدر بدون حساب و کتاب چشمهامون را میبستیم و با خیال خوش هرچه دلمان میخواست میگفتیم. به نظر شما اگر اینطوری بود چند ساعت از شبانهروز را به سکوت میگذراندیم. بدون دلیل حرف نمیزدیم. خیلی روی حرفهامون حساب میکردیم که اشتباهی صورت نگیرد، حقی از کسی ضایع نشود، باعث آبروریزی نشود، ضرری متوجه ما نشود. بالاخره همهی تلاشمون این بود که تا ضرورتی نداشت حرفی نزنیم.
این لطف بزرگ خدا را که نصیب ما شده است و رنگ واقعی حرفهامون را به دیگران نشان نمیدهد و با پردهپوشی به ما اجازه داد بدون دغدغه و اضطراب زندگی کنیم باید پاس بداریم. حتی خداوند مهربان و حکیم به آنهایی که واقعاً رنگ حرفهای ما را تشخیص میدهند اجازه افشاگری نداده است تا ببیند که بندهها چگونه قدردانی میکنند. این یکی از بهترین راهها برای تمرین سکوت و کنترل حرفها است.
بدانیم که در جهان هستی هر حرفی، مارک مخصوص خودش را دارد و گویندهاش دیر یا زود مسئول پاسخگویی است پس بدون دلیل برای خودمان مسئولیت و دردسر درست نکنیم.
منبع:سايت5rooz.com
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید
بدون دیدگاه